خودش رو دوست دارد
بعد از یک ساعت آب بازی حسابی در روز تولدش ، اومده بیرون و داره لباس می پوشه که ناگهان نگاهش به چروک های رو انگشتش می افته که در اثر تماس طولانی مدت با آب اونطوری شده. حالا گریه ... بازم گریه... دستشو گرفته و با نگرانی نگاهش می کنه و بازم گریه... دیگه این گریه ها ادامه داشت تا وقتی که بعد از گذشت چند دقیقه ، دستش به حالت اول برگشت. آخه چقدر خودتو دوست داری عسلکم؟
نویسنده :
فاطمه - مامان محمدسجاد
13:10