و امروز تو یکساله شدی
باورش سخت است و شیرین. مثل همه روزهای با تو بودن.
یک سال گذشت، حالا همه چیز تکراریست به جز عشق ما به تو و عشق تو به بالندگی.
در رسیدن به کمال...
کمال طلبی را در این یکسال خوب به ما یاد دادی پسرم.
تابلوی رشدت رو اینجا می گذارم تا لذت تک تک لحظه های با تو بودن در این یک سال برایم زنده شود:
شبی که اومدی و زندگی مارو غرق در انرژی و سرور کردی:
اون وقتی که بزرگ ترین تواناییت این بود که سرت رو بلند کنی و اطراف رو نگاه کنی:
وقتی نشستی ، مستقل از کمک ما:
وقتی شروع به حرکت کردی، سینه خیز ولی استوار:
وقتی تلاش کردی برای تکامل حرکتت:
آن روز که با تکیه ایستادی و خودت سرمست شدی از این پیشرفتت:
و حالا که به هر طرف خانه که می خواهی می دوی و حتی نمی گذاری یک لحظه عکسی از تو بیندازم،
عشق من و بابا...
خوشحالیم از بودنت و شاکریم خدای بزرگ رو، که با دادن چنین موهبتی بر ما منت گذاشت.
نمی دانم چه رازی نهفته است در این که دو سال پیاپی روز تولدت با نام صاحب نامت ،آقا امام سجاد (ع)، گره خورده. دلم آرام می گیرد از نام زیبایت وقتی صدایت می کنم.
امسال و سه سال دیگر به خاطر محرم و صفر و به حرمت زخمی که بر دل بچه شیعه هاست در این ایام، برات تولد نمی گیریم. ولی بدون که خیلی برامون عزیزی.
تولدت پر خیر، وجوت از بلایا محفوظ و لبخندت همیشگی