پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

چقدر سخته که

1394/2/20 12:38
498 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر سخته وقتی پسرت زمین بخوره و گریه کنان منتظر باشه که بری و از زمین بلندش کنی ولی مجبوری لب خودت رو گاز بگیری و دلت آتیش بگیره ولی برای اینکه پسرت مردونه بزرگ بشه منتظر بمونی تا خودش یا علی بگه و بلند شه و اونوقت بری و باهاش همدردی کنی

 

چقدر سخته وقتی پسرت یه درخواست غیر منطقی ازت داره و داره برای حصولش اشک میریزه ، اونوقتی که دوست داری بغلش کنی و همه دنیا رو به پاش بریزی تا یه قطره از اون اشک هارو روی صورتش نبینی ولی برای اینکه محکم و استوار بزرگش کنی، مجبوری جلو احساساتت بایستی و فقط به خودت اجازه بدی بغلش کنی و باهاش صحبت کنی تا وقتی که فراموش کنه اون خواسته غیر منطقیش رو

 

و چقدر سختی های ظریفی داره پدر و مادر بودن

 

حالا می فهمم علت بعضی سخت گیری های پدر و مادرم رو و ازشون به اندازه همه دنیام سپاگذارم که اجازه دادن من دیروز اشک هایی رو بریزم که مانع از ریختن اشکهای امروزم شدند.

 

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)