پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

تشکر بسیار صمیمانه

1392/8/25 2:10
212 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بعد از کلی تاخیر به خاطر امتحان میان ترم و بعدش هم شرکت در مراسمات عزاداری،  اومدم بگم مادربزرگای مهربون ، از اینکه محمدسجاد رو تنها نگذاشتید خیلی (به توان خیلی) ازتون ممنونم.

اینو به این مناسبت می نویسم که امشب مادر جون و عمه جون بعد از 40 روز  که بهشون حسابی زحمت دادیم برگشتن جهرم. مامان جون هم که اول مهر دو هفته زحمت مراقبت از محمدسجاد رو به عهده گرفتن، امشب دوباره رسیدن تهران تا در روزهای آینده کنار محمدسجاد باشن وقتی مامان می ره دانشگاه.

این درس خوندن ما ، یه خوبیش این بود که باعث شد بعد از سال ها فراق و دیدنی های عجله ای و چند روزه ، یه دل سیر مامان هامون رو ببینیم(اعتماد به نفس). هرچند که خیلی باعث زحمتشون شدیم .

مادر جون و مامان جون و عمه جون، ما سه نفر خیلی ازتون ممنونیم

 

البته یادم نرفته که از بابابزرگای صبور که سختی تنهایی رو به خاطر راحتی نوه شون تحمل می کنن هم تشکر کنم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان محمدمهدی
26 آبان 92 8:32
اومدم بنویسم چه عجب دیدم خودت علتو نوشتی اعتماد به نفست منو کشته خواهر
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
دیگه اینو نگیم چی بگیم.