پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

سلمونی

1392/6/19 17:57
724 بازدید
اشتراک گذاری

آخرشم به این نتیجه رسیدیم که فقط آقای ارایشگر می تونه از پس موهای این گل پسر بر بیاد. و این شد که موهای نازش جمعه هفته پیش که 15 شهریور بود توی سلمونی شهرک کوتاه شد.

یعنی پسرمون در این حد آقا بود وقتی موهاش رو کوتاه می کردن:

اما بقیه رو بی زحمت در ادامه مطلب ببینید:

و وقتی ماشین روشن می شد:

نتیجه اش هم این شد:

(اون بستنی جایزه مهد رفتن محمدسجاد بود، آخه پسرم این روزا توی مهد کودک با گریه ازمون جدا می شه)

من این چند وقته به شدت مشغول انتخاب واحد بودم، آخه همه واحدایی که توی دانشگاه خودمون ارائه می شه رو پاس کرده بودم و توی داشنگاه های دیگه دنبال واحدای به درد بخورشون بودم . آخرشم دو تا درس قشنگ توی دانشگاه خودمون گرفتم و یکی هم مهمان شدم. این هم وضع من در حال انتخاب واحد (سیستمم توسط محمدسجاد فتح شده)

خدا کنه یا زودتر مامان بزرگا قدم رو چشممون بزارن یا پسرم به مهدش عادت کنه. با دیدن گریه هاش دوست دارم  زمین منو قورت بده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

علامه کوچولو
19 شهریور 92 19:57
سلاااااااااااااااام
عکس اولی رو که دیدم دلم میخواست درسته قورتش بدم اخه محمدباقر اصلا و به هیچ وجه زیر بار اصلاح نمیره
ورق زدیم صفحه بعد دیدم نه بابا مثل اینکه پسرها کلا مثل همند
الااااااااهی گریه های موقع خداحافظی از مهد واقعا جیگر ادمو کباب میکنه ولی صبور باشین عادت میکنه انشاءالله


سلااااااااااااااااااااااااااااااام
من که فکر نمی کردم اصلا آروم بشینه. همون موقع قیچی هم که گریه نکرد خیلی لطف کرد در حقمون. توی خونه هم از صدای ماشین می ترسه.
وای که از کباب گذشته. ذغال شده دلم از گریه هاش. تا چند ساعت بعدش حالم بده همینجوری
مامان تسنیم
20 شهریور 92 9:12
من که دیدم پسرت وقتی ازت جدا میشه چه گریه هایی میکنه تازه من فقط پنج دقیقه اش را دیدم که ماشاالله به هیچ چیزی راضی نمیشد آروم بشه بنده خدا مربی های مهد
ولی خدایی این بچه ها خیلی اذیت میشن وقتی از ماماناشون جدا میشن من که هنوز هم دردم از یک سال پیش از این جدایی کم که نشده بیشتر هم شده
با این وضع کشتی گرفتن فسقلی با لب تاپ پیشنهاد میشود قید دکترا را بزنی چون عملا هیچی ازش نمیمونه
موهاش هم مبارک خیلی خوب شده دیگه لباس دامادی اش را باید تنش کنی


دیدی چه گریه هایی می کرد؟ حالا همون به اضافه یه دنیا مظلومیت رو توی مهدکودک سر می ده برامون. ببین از دل من چی می مونه؟
همین الان هم از لب تاپو موبایل و سایر وسایلمون هیچی نمونده. دیگه آب از سرم گذشته...
مامان محمدمهدی
20 شهریور 92 11:47
قبلاً خودتون موهاشو کوتاه میکردید؟!
چه فتح بزرگی هم کرده گل پسر!


آره قبلا من و باباش کوتاه می کردیم موهاشو ولی خیلی خوب نمی شد. اینبار دلو به دریا زدیم و بردیمش آرایشگاه.
این دیگه فتح الفتوحشه. وگرنه از صبح تا شب داره از همین کارا می کنه
مامی امیرحسین
21 شهریور 92 19:01
ما هم همش مجبوریم در خفا با لب تاب کار کنیم!!! خیلی عکساش باحال بودن کلی خندیدم


یه کم بزرگتر بشن فکر نکنم در خفا کار کردن هم جواب بده. مگر اینکه خواب باشن
الهام مامان اوینا
25 شهریور 92 10:38
سلام. وااای خدای من چه گریه ای سرداده.. در عوض خیلی دوست داشتنی شده با این مدل مو..
واقعا اینقدر بی تابی می کنن موقع مهد رفتن!!!!!!!!!!
منو باش دنبال یه کار درست و حسابی هستم به این امید که دخترم را مهد بگذارم..
عکس اخریه خیلی باحال بود فقط یه چیزی عایا الان لب تاپ سالم هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خدارو شكر پسرم داره عادت مي كنه به مهد. ظاهرا بعد از يه مدت خودشون دوست دارن بيشتر برن مهد و با بچه ها بازي كنن.
يه اتفاقات عجيبي كه براش افتاده. مثلا در حالي كه داره كار مي كنه مانيتورش ديگه كار نمي كنه
فرشته
25 شهریور 92 13:09
الهییییییییییییییییییییییییی
من فداش بشم نگاش کننننننننن
چقدر اقا نشسته
گریه نکـــــــــــــــــــــــــــــنننننن


الهههههههههههههههههي هميشه سالم باشي خاله جوني
علامه کوچولو
25 شهریور 92 16:12
با نام رضا به سینه ها گل بزنید وز اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود که هر زمان گرفتار شدید بر دامان ما دست توسل بزنید ********************* سلام عیدتون مبارک:التماس دعا
علامه كوچولو
26 شهریور 92 8:15
سلام لطفا خصوصي


ممنون از لطفتون
فاطمه مامان زهرا مسافر كربلا
26 شهریور 92 12:31
درسته خورديم گل پسر تون رو، خيلي هم خوشمزه بود .

الحق كه خوشمزه اند اين گل گليا. نمي دونم چرا اين وزن من ثابت مونده با اين همه ني ني خوشگل توي ني ني وبلاگ.
مامان دو تا بچه شیعه
26 شهریور 92 16:21
سلام به روی ماه ت...
من مامان قهرمان شکست ناپذیر و زمینی به وسعت آسمانم.
هدیه ی میلاد امام رضای رئوف
این لینک رو ببین.
در مورد مراحل رشد در انسان است از کودکی تا جوانی.
از نگاه قرآن و روایات...

http://bacheshia.niniweblog.com/post349.php

حتما مطالعه کنید خیلی مفیده.
من خوندم شون.
دعا کنیم برای هم که از فرصت های زندگی مون برای ارتقاء معنوی مون استفاده کنیم.
و بتونیم برای ظهور آقامون گامی به جلو برداریم.
دوستتون دارم اساسی[بوسه]


متتتتتشکرم. واقعا. حتما مطالعه می کنم