سلام گل پسرم
یه خاطره وسط خاطره بیمارستانم بود که چون خیلی جالب بود، می خوام جداگانه برات تعریف کنم. وقتی رفتم دکتر و برام سونوگرافی نوشت کلی خوشحال شدم. چون فقط به این فکر می کردم که بعد از کلی وقت می تونم قندعسلمو ببینم. تو ذهنم بود که از دکتر بپرسم بلاخره دختری یا پسر. خانم منشی بخش رادیولوژی از منم بیشتر عجله داشت. همش می گفت از دکتر جنسیتشو بپرس حتما بهت می گه. خلاصه که دراز کشیدیم و دکتر کلی بررسی کرد و گفت خدا رو شکر بچه سالمه و مشکلی نداره. بعد هم رفت تو اتاقش و گفت چند لحظه دیگه میام . تو راه برگشت بابایی از دکتر خواست جنسیت جوجه طلاییمون رو بهمون بگه و دکتر هم قبول کرد ، البته خیلی لطف کرد چون ما اصلا برای این کارا نرفته ب...
نویسنده :
فاطمه - مامان محمدسجاد
16:03