پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

محمدسجاد شیرین زبون

1393/3/9 21:56
256 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اصلا فکر نکنید که وبلاگمون تعطیل شده. اصلا...

فقط بنده بعنوان مامان آقا سجاد، یه مقدار شدید درگیر  جزوه هام بودم و استرس امان نمی داد به وبلاگ سر بزنم. و البته هنوز هم درگیرشونم تا هفته بعد .

اما از پسرم بگم که توی این یک ماه چه شیرین زبونی هایی کرده..

دیگه کلمه ای نیست که پسرم از پس گفتنش بر نیاد.

اما چند تا از کلمه های شاخصی که زیاد تکرار کرده:

بابا بُ بُ بُ (بابابزرگ) ؛بیا ؛هست و نیست؛ ماه و ستاره؛ ماشین؛ دایی (چایی)؛ پُو (پلو)؛ تَس (کفش) ؛ مَ مَ مَ (مرگ بر آمریکا) همراه با جرکات مربوطه ؛ شیراااز ؛ نکن؛ امروز هم بعد از چند روز فکرکردن فهمیدیم که منظورش از "باباس " ، بیسکوئینه و خیلی خیلی کلمات دیگه.

در شکل زیر هم در حال خوردن "بمبئی" هستش:

  

علاوه بر اینها :

وضو میگیره همراه با مسح سر و پا، با صوت اذان می گه (ادّااااا) نماز می خونه . سوره می خونه (پیس پیس پیس) بعدش هم باهامون دست می ده . اگر هم پیش من بایسته به نماز حتما باید چادر هم بپوشه.

قبلا صدای حیوانات رو یکی یکی ازش می پرسیدیم ، بهمون جواب می داد. حالا خودش از خودش می پرسه:

ببعی بععععع؛ هاپو هاپ ؛ کاکاری(کلاغ) کاار کااار ؛ پیشی میو؛ اشب (اسب) ایییهی هی ؛ و الی آخر.

بر عکس یه مدت قبل، هروقت ازش بخوایم مارو بوس می کنه؛ اونم چه بوووسی. (همراه با سوء استفاده مامانی وقتی گل پسر طلب شیر می کنه)

به طرز شگفت انگیزی کارهامون رو یاد می گیره و در مواقع لزوم تکرار می کنه.

مثلا یه بار که غذاش داغ بود با کتاب غذاشو باد زدم ، چند شب قبل تا دید غذاش داغه به دو رفت کتاب قصشو از توی اسباب بازی هاش پیدا کرد و شروع به باد زدن غذاش کرد. یا به طور اتفاقی ریش تراش به دستش رسیده ؛ سریع شروع می کنه به زدن ریشش مثلا.

در مورد لباس پوشیدن اظهار نظر می کنه و خیلی هم جدیه  و نمی شه رو حرفش حرف زذ. مثلا دیروز توی این هوای گرم، از صبح لباس کاموایی پوشیده و تا شب هم نگذاشته از تنش در بیارم. و اتفاقات مشابه فراوان.

میدونم که همه چیزو در هم نوشتم، اینقدر که اتفاقات این مدت زیاد بوده.

حالا هم دلم داره تالاپ تولوپ می کنه برای یکشنبه که باید واکسن هجده ماهگی رو بزنه. هیشکی نمی خواد منو راهنمایی کنه؟سوال

پسندها (6)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مرضیه
9 خرداد 93 22:20
مامانی سلام ایشالا تو زندگی و درس و بچه داری موفق باشی واکسن 18 ماهگی از همه بدتره برای کوروش من که اینطور بود ایشالا پسرت زیاد اذیت نشه
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام مامان عزیز. وای تالاپ تولوپم که بیشتر شد ایتطوری.
مامان محمدمهدی
9 خرداد 93 22:49
سلام ای جان عزیزم) بنظرم این واکسن هم مثل بقیه باشه یعنی ببینید حال و روز گل پسر دفعات قبل چطور بوده اینبار هم احتمالا همونطور باشه.البته من فقط تجربه محمدمهدی رو دارم و با یک نمونه نمیشه نظر قطعی داد.محمدمهدی در تمام واکسنهایی که زوه تب نکرد و مشکلی باهاش نداشتیم خداروشکر فقط کمی مظلوم میشد که البته ما هم استقبال میکردیم)
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام دقیقا. البته این واقعا یه دردی توی پاش ایجاد کرد و باعث شد یه نیم ساعتی نتونه درست راه بره ولی همش همون نیم ساعت بود.
مامان پریسا
9 خرداد 93 23:02
سلام واکسن 18ماهگی برای نی نی‌های من خیلی راحت و ساده بود.
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام مانیز همینطور شد
خاله عاطی
10 خرداد 93 0:41
______(¯`:´¯) _____ (¯ `•✦.•´¯) _____ (_.•´/|\`•._) _______ (_.:._)__(¯`:´¯) __(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯) (¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._) (_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶ __(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶ ____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶ _____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶ ______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶ _______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶ ¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶ ¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶ ¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶ ______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶ ____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶ ___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶ ___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶ -_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ -----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___|___|___|_____|___|___|___|___ __|___|___|____|___|___|____|__|__ ___|___|___|____|___|___|_|__|___|_ __|___|___|____|___|___|___|___|__ ✁ ✂ ✃ ✄ سلام کوچولو چقد شما نازی ب منم سربزن خوشحال میشم
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام ممنون چشم حتما
♫الهام مامان آوینا♫
10 خرداد 93 17:02
سلام فاطمه جون.. نمی خوام بهت استرس وارد کنم ولی واکسن 18 ماهگی برای دختر من هم خیلی خاطره بدی به جا گذاشت .. ولی اینم بگم هر چقدر هم بد باشه بالاخره می گذره .. نگران نباش .. یکم صبر و تحملت را باید زیادتر کنی و قطره استامینوفن قبل از بردن دوبرابر وزنش بهش بده...
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام خدارو شکر برای ما زیاد سحت نبود. ایشالا آوینا جونمون هم دیگه از این سختی ها نبینه و همش شاد و سرحال باشه
ما مان سجاد
11 خرداد 93 0:22
سلام خاله اولا اعیاد شعبانیه رو به شما و خانواده محترم تبریک می گویم الهی که در امتحانات موفق باشید من هرموقع که سجاد واکسن داشت واسش نذر میکردم فرصت خوبیه که در روز تولد امام سجاد دل بگیری وشیرینی بدی یا ختم صلوات بذاری برای امام سجاد تا محمدسجادباموفقیت این مرحله روپشت سر بگذارد آمین
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام از پیشنهادتون ممنون. من هم نذر صلوات کردم برای روز تولد آقا امام سجاد (ع) و واقعا هم خدا به بزرگواری امام کمکمون کرد
سیده خانم
12 خرداد 93 10:41
سلام عزیزم لطفا لینک کن
الناز
12 خرداد 93 15:21
سلام دوست عزيز! وبلاگ خيلي زيبايي داري! لطفا به منم سر بزن! و برام نظر بذار که بدونم اومدي! منتظرما! --------
مامان سجاد
15 خرداد 93 0:51
سلام پس چی شد واکسن پسملی نگرانم
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام از محبتتون ممنون. به خیر گذشت خدارو شکر. توضیحاتشو گذاشتم
مامان تسنیم
18 خرداد 93 8:21
خوردنی خاله کی بیام ببینمت؟؟؟؟
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام خاله. شما هروقت تشریف بیارید قدم رو چشم ما گذاشتید سیده خانم.
فریبا
19 خرداد 93 8:41
سلام.توفیق الهی نصیبتان شده تشریف بیارید.منتظرتونیم
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام قبول باشه عزیزم.
مامان امیـــرحسیــــن
19 خرداد 93 13:35
سلام عزیزم خسته نباشی واکسن 18 ماهگی زیادم سخت نیست!! تا الان حتما واکسنو زدین!! اگه زودتر اومده بودم راهنماییت میکردم!! حرف برا زدن خیلی داشتم!
فاطمه - مامان محمدسجاد
پاسخ
سلام آره من هم به همین نتیجه رسیدم. ولی انگار بچه تا بچه خیلی فرق داره. آخه خود خانم بهداشت هم خیلی مارو ترسونده بود