پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

نهههههههههههههههههههههههههههه

1391/11/14 13:02
263 بازدید
اشتراک گذاری

بلاخره بابایی کار خودشو کرد و موهای گل پسر ما برای اولین بار در 65 روزگی با ماشین کوتاه شد .

البته قرار شده دفعه بعد آرایشگرش من باشم و با قیچی موهای محمدسجاد روکوتاه کنم تا بعدش ببینیم کی آرایشگر بهتریه و باید این وظیفه رو به عهده بگیره. این هم از نتیجه کار بابایی که البته از نظر هم من خوب از آب در اومده ولی کار من یه چیز دیگست.

این عکس پایین هم از اون عکسهاست که یهویی دیدم توی گوشیم ثبت شده، فکر نکنید پسر ما از این کارا بلده:

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

مامان تسنیم
14 بهمن 91 13:45
آخیییییییی پس ما به موقع اومدیم
هستی
14 بهمن 91 14:17
سلام اومدم برای یک ختم قرآن دعوت تون کنم برای سلامتی یک کوچولوی سه ساله به نام علی http://termination.blogfa.com/ و همینطور یک وبلاگ دیگر که آدرسش را در زیر خدمتتون دادم . جمع دوستانه کوچیک در وبلاگی با عنوان کار خوب داریم که خوشحال می شیم شما کنارمون باشین اگر تمایل هم ندارین که انشاالله همیشه موفق باشید http://kare-khoob.blogfa.com/
الهام مامان آوینا
14 بهمن 91 15:51
سلام فاطمه جوووووون... اخی عززززززززیززززززم. چرا موهاشو زدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ خیلی بهش میومد و بانمک شده بود. البته خیلی وقت بود به وبلاگش سر نزده بودم تو وبلاگ تسنیم خانم دیدم عکس را...در مورد پوشک اگر مارک کن به به یا بعضی ها بهش میگن جان به ب می خواهین تهیه کنید باید بگم که واقعیتش من هنوز اصل و غیر اصل را از هم تشخیص ندادم ظاهرا که هر دو از لحاظ کیفیت خوبن و مشکلی ایجاد نمی کنن و هر دو هم قیمتشون 35000 تومن هست.... اگر دوست داشتید می تونم اطلاعات بیشتری بهتون بدم.... راستی یه پست هم به نام مقایسه پوشک گذاشته بودم فکر می کنم مفید باشه چون اول راهید میگم....


موهاش خیلی حیف بود ولی احساس کردیم داره اذیتش می کنه.
از راهنماییتون درباره پوشک ممنونم. حتما می خونمش.
زهرا مامان امیرحسین
14 بهمن 91 17:25
سلام
نههههههههههه
وبلاگ زیبایی دارین
بما هم سر بزنین
خوشحالمون میکنید


سلام خوش اومدید به وبلاگ ما. چه گل پسرنازی هم دارید ماشالا.
ازاده
14 بهمن 91 20:01
الهی... گل پسر که موهاش بلند نبود...


سلااام خاله آزاده. کجایی بابا؟ رفتی خونه؟ موهاش خیلی بلند شده بود. داشت اذیتش میکرد. مجبور شدیم وگرنه من همیشه دوست داشتم موهاش بلند بمونه.
مامی امیرحسین
14 بهمن 91 23:22
وای به نظرم خیلی سخته.... هم کوتاه کردن موهای نی نی هم دل کندن از موهای نی نی!
من که هنوز دل نکندم


خیلی سخت بود من که از اول تا آخر مراسم موچینی، داشتم آه و ناله می کردم.
خانومی
17 بهمن 91 17:50
من که عمرا بزارم کسی دست به موهای دخملکم بزنه
البته پسرا یه چیز دیگه است
بازم خوب که با ماشین کوتاه کردید و از ته نزدید


منم اگه دختر داشتم ، نظر شمارو داشتم
خاله زینب مامان علیرضا و مهسا
18 بهمن 91 15:44
خاله به قربونت عزیزم چقدر ماه شدی ، ایشالا اصلاح دامادیت


سلاااااااام. به به به به. من گفتم امروز وبلاگ ی حال و هوای دیگه ای داره. پس شما اینجا تشریف داشتید. ایشالا سالم باشی خاله زینب همیشه. ایشالا دومادی علیرضا و عروسی مهسا جون...
علامه كوچولو
19 بهمن 91 7:30
هرچند من هم موافق نيستم اما به خوشتيپي عيدش مي ارزه
البته اگه تا اون موقع موهاش هوس ريختن نكنن چون مطمئنا بايد ماشين كنيد


دقیقا چند روزی همین هوسو کرده