پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

آخرین پیشرفت

1392/7/18 21:50
200 بازدید
اشتراک گذاری

بابایی یه روز یه جمله ای از یه جایی گفت که برام جالب بود، تو این مایه ها:

باید مثل بچه ها بود که هر روزشون با روز قبلشون متفاوته چون هر روز کشف جدیدی از جهان دارن و علمشون بیشتر از علم روز قبلشونه.

خوشحالم که بعد از اینکه یاد گرفتی از تخت بری بالا، یکی دو روزه با آزمون و خطا به این نتیجه رسیدی راه درست پایین اومدن از تخت اینه که اول پاتو بذاری پایین، به جای اینکه با سر بیای. خوشحالم از پیشرفت های هر روزت. 

پ ن : گزارش سفر پر خیر و برکت مشهدتو دوست دارم مفصل اینجا بنویسم. معذرت می خوام که به علت کارای دانشگاه و خونه هنوز وقت این کارو پیدا نکردم.

پ ن : الان که این مطلبو دارم می نویسم مکعب هاتو برات ریختم روی تخت و شما داری اونا رو دونه دونه می ندازی پایین ، بعد با پا (نه با سر) از تخت میای پایین و ورشون می داری. دوست داری تشویقت کنم وقتی موفق می شی در پایین اومدن.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان تسنیم
20 مهر 92 8:43
آفرین گل پسر


صد آفرين به گل پسر. رسيد؟
مامان محمدمهدی
20 مهر 92 9:34
ای جونم! تمام این لحظه های پیشرفت بچه ها خیلی هیجان آور و خوبن و آدم واقعا نمیدونه چطور باید شکرشونو بجا بیاره


ما كه با اين غفلتمون يه الحمدلله هم بگيم هنر كرديم.
مامان دو بچه
20 مهر 92 15:20
نه باورم ميشه که محمدسجادم 19 ماهگي رو تمام کرد
نه باورم ميشه که محمدسجادت 10 ماهگي رو!!!


نظرتون راجع به اعداد سن خودمون چيه؟ من اونارو باورم نميشه بيشتر. بچه كه بوديم فكر ميكرديم بزرگ شدن و بچه دار شدن روياست.
الهام مامان اوینا
22 مهر 92 11:04
جمله جالبیه .. فکر کنم یه حدیث در این رابطه هست که مضمونش اینه که هر روزت باید با روز بعدت فرق کنه و بهتر باشه...


بله دقیقا. این کوچولوها بنده های خالص خدان. کاش اون بخش از وجودمون بچه می موند
مامان دو بچه
24 مهر 92 3:51
من الان هم برام بزرگ شدن و بجه دار شدن رویاست!!!!!!!!!!!!


الحق که راست گفتید