پسر عزیزم ، محمد سجادپسر عزیزم ، محمد سجاد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

محمد سجاد، موهبت الهی

نمایشگاه قرآن

1392/4/28 0:37
350 بازدید
اشتراک گذاری

 

أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ؛

خدا کنه فقط دیدنش و خریدنش و برگشتن به خونه نباشه. خدا کنه روشنی چشممون باشه و شفای دلمون و  زینت وجودمون. خدا کنه هر صبح و شب خدا بهمون عنایت کنه توفیق تلاوتش رو.

 

یکی بود، یکی نبود. یه شب، محمدسجاد ما رفته بود نمایشگاه قرآن و کلی کیف کرده بود از دیدن اون همه چیزای جذاب و البته آدمای مختلفی که اونجا بودن. تعداد زیادی هم کتاب به سلیقه مامان و بابا خرید. نمی خوام تبلیغ کنم ها. ولی به نظرم انتشارات برکات اهل بیت کتابای جالبی داره برای کوچولوها- و این شد که این پسرک تا ساعت 12 شب به هر ترتیبی بود چشماشو باز نگه داشت تا از آخرین لحظات حضور ما در نمایشگاه هم استفاده کنه.  و درست زمانی که قصد خروج از در نمایشگاه رو داشتیم سرشو گذاشت رو شونه مامانی و خوابید. درست چند لحظه بعد از گرفتن این عکس، به نگاهش دقت کنید:

در بخش عفاف و حجاب هم این پسر ما، تا مامانی بره یه گشتی تو غرفه ها بزنه، با یکی از خانمای اونجا حسابی دوست شده بود و با هم چند دقیقه ای گفتگو کردن. عکسشو ندارم ولی این بار که رفتیم ، اگه خانمه بازم اونجا بود حتما عکس گفتگوشون رو تهیه می کنم و در پست های بعدی می ذارم. دیدنش خالی از لطف نیست.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (24)

اخبار سلامت داک تاپ
28 تیر 92 1:13
اگر مایلید نکات مربوط به سلامت نوزادان را در وبلاگ خود داشته باشید، تا هر از چند گاهی آنها را مطالعه کنید: 1. به بخش مدیریت وبلاگ خود بروید 2.در قسمت "تنظیمات وبلاگ" و در بخش "اسکریپت های اختصاصی" کد زیر رو قرار بدهید     <!– Health news by www.doctop.ir—> <script src="http://news.doctop.ir/babynews.php" > </script> <!– Health news by www.doctop.ir —>       انشالله نی نی تون همیشه صحیح و سالم و شاد باشه !!
بهار مامانه برسام
28 تیر 92 2:05
خدا جون چه پسریه نانازی خدا بهتون ببخشه هزار ماشالله
بهار مامانه برسام
28 تیر 92 2:05
خاله جون مهربون برسام من در جشنواره نی نی شکمو شرکت کرده کد برسام 403 هست لطف بزرگی میکنی اگه کد 403 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنی واقعا ممنونت میشم اگه بتونید کد 403 رو با چند تا خط موبایل متفاوت به شماره ی داده شده ارسال کنید که نورالانور میشه و واقعا شرمنده میکنید اگه لطف کردی و رای دادی بهم خبر بدی ممنون میشم هم برای اینکه از لطف و مهربونیت تشکر کنم هم برای اینکه تعداد آرا رو داشته باشم پیشاپیش از لطفت واقعا ممنونم اگه خواستی عکس جشنواره ای برسام رو ببینی زحمت بکش و یه سر بیای وب برسام تویه پست ثابت وبش عکس جشنواره ایش رو گذاشتم مرسی از لطفت خاله جون مهربون ارسال کد 403 به شماره 20008080200یادت نره ها برسام رویه رای های شما دوستای گل خیلی خیلـــــــــــــــی حساب کرده.... خیلی خیلی خیلی ممنونت میشم به نی نی من رای بدی امیدوارم بتونم یه روزی یه جایی تویه دلخوشی هاتون جبران کنم موفق و پیروز باشی
سودابه
28 تیر 92 11:08
محمد سجاد جونم سلام.نوه گلم محمد متین در جشنواره نی نی شکمو شرکت کرده اما من قبلا با همراهم به نی نی های دیگه رای دادم لطفا تو لوطی گری کن و بهش رای بده کد ش683است که باید به شماره 20008080200ارسال بشه قبلا از رایتون سپاسگزارم به خونه وب من و نوه های گلم تشریف بیارین خوشحال می شیم.
ازاده
28 تیر 92 12:00
ماشالله چه مردی شده


مردمونو آوردم دانشگاه. تشریف نداشتید که دوباره
الهام مامان آوینا
28 تیر 92 13:19
فاطمه جون تو وبلاگ اوینا ختم قران دسته جمعی برگزار کردیم دوست داشتی بیا و شرکت کن...


من قبل از اینکه بگم شروع کردم به خوندن یه جز ولی وقتی اومدم بهتون بگم دیدم اون جز رو انتخاب کردن. جز 26. حالا همونو ادامه می دم با اجازه
آسمان
29 تیر 92 13:55
کلا دیدن آدمها فک کنم خیلی برای بچه ها جذابه
ما هم شبی که رفتیم نمایشگاه محمد صالح چشم رو هم نذاشت!


از بس که تو این خونه های کوچولو به جز در و ریوار فقط دونفر رو دیدن و بس. البته خدا رو شکر به خاطر همین خونه های کوچولو
الهام(مامان اميرحسين)
30 تیر 92 16:14
•*..*•.ســــــلام ....
.•*..*•. .•.
.•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*
.•*...•*..*•. .•*..*.•*..*•. .•*
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .
-´´´´#####´´´´´´####.•*..*•. .•*..*•.
´´########´´#######.•*..*•. .•*..*•.
´############´´´´###.•*..*•. .•*..*•..
#############´´´´´###.•*..*•. .•*..*•.
###############´´###..•*..*•. .•*..*•.
############### ´###..•*..*•. .•*..*•..
´##################.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´###############..•*..*•. .•*..*•.
´´´´´############.*.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´#########.`.•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´######..•*..*•. .•*..*•.
´´´´´´´´´´´###..•*..*•. .•*..*•.•
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•. .•*.
.•*..*•. .•*..*•. .•*..*•.
.•*.*•. .•*..*•. •*.*
.•*..*•. .•*..*•.

با یکی از خانمای اونجا حسابی دوست شده بود و با هم چند دقیقه ای گفتگو کردن!!!!!!!!!!!!



اي مامان بي مسئوليت !!!
پس شما همين جوري حواست به بچه هست ديگه؟؟
ميري برا خودت تو غرفه حجاب وعفاف و پسري رو تنها ميذاري؟؟؟

ببخشید پس نقش پدر محترم آقا محمدسجاد چی بود؟ پدر و پسر با هم منتظرم بودن. خانمه هم غریبه نبود زیاد.
فاطمه مامان زهرا مسافر كربلا
31 تیر 92 12:08
گل پسر رو بخورم كه اينقدر ناز نيگا مي كنه


در واقع اون چشم ها پر از خواب های نازه. ولی نمی دونم با چه نیرویی باز نگهشون داشته
مامان امیرحسین
31 تیر 92 12:21
آفرین به این پسر، پسر ما تو جای شلوغی کلی اذیت و گریه می کنه، به همین دلیل به این نتیجه رسیدم جایی نریم

راستی من سه چهار تا خصوصی قبلا گذاشته بودم نرسیده دستت؟


آخی. خب شاید اگه بیشتر ببریدش عادت کنه. اینطوری نیست؟
من فکر کنم خصوصیا رو جواب دادم. حالا دوباره میام پیشتون
الهام(مامان اميرحسين)
31 تیر 92 14:17
تعجب نكن زياد!!
شوخي كردم باهات!!
دوره زمونه بدي شده!!پسر آدمو رو هوا بر ميزنن!!
مواظب باش زود عروس دار نشي!
برا همين گفتم گلم!!


وااای نگو. از وقتی اون خبرا رو شنیدم (دزدیدن بچه ها) ، وقتی می ریم بیرون از بس تاکید می کنم که نباید چشم از بچه برداریم ، بابای محمدسجاد شاکی شده دیگه. حالا عکس اون خانمه رو می ذارم، فکر کنم شما هم بشناسیش.
الهام(مامان اميرحسين)
31 تیر 92 14:20
سو تفاهم نشه فاطمه جون!!!
شوخي كردما!!

وگرنه كه تو دنيا براي پسرت تك تك تكي!!!!
سايه ات يه عمر روي سرش!!


نه عزیزم. من تفاهمم خوبه. سوء تفاهم برای چی؟
می دونم که تکم. به یاد شعری از عموپورنگ افتادم که می گفت : تک تک. تک تک تک
مامان امیرحسین
1 مرداد 92 1:28
خصوصی خانومی
مامان تسنیم
1 مرداد 92 10:41
دلم براش تنگ شده جمعه نشد خوب ببینمش


اینقدر که پسرم خوش اخلاق بود اون شب. البته لالا داشت وگرنه اخلاقش عیییین خودمه.
فرشته
1 مرداد 92 17:21
سلام چه پسری به به خدا حفظش کنه
انشاالله پرچم دار اقا ولی عصر(عج) باشه


ممنون خاله فرشته انشاالله.
مامان طه
2 مرداد 92 8:30
ماشالا هزار ماشالا عکسش خیلی قشنگه

ببوسش از طرفم

بروزم خانومی


ممنون. خاه. طه گلی چه طوره؟ اون سمتا هوا خوبه؟
مامان محمدمهدی
2 مرداد 92 9:38
ای جان چه عکسش خوشگله
منم خیلی دلم میخواد برم نمایشگاه اما تا الان که قسمت نشده!


نمایشگاه خیلی فضای خوبیه. قسمت های جذابی داره. من خیلی دوست دارم. ما افطارمون می بریم همونجا تو فضای سبزش بعدشم می ریم نمایشگاه و خلاصه کلی کیف می کنیم
خانومی
2 مرداد 92 14:57
سلام بر محمد سجاد و مامان گلش
حسابی فعال شدی عزیز خاله
چه بزرگ شدی گل پسر


سلاااااااام خانومی عزیز. کجایید بابا. ما هی میایم حال شمارو بگیریم نیستید. بابا بیاید دیگه. دلمون براتون تنگ شده
♥●•٠·˙عارفه مامان فاطمه حلما جون♥●•٠·˙
2 مرداد 92 16:17
الهی عزیزم
بهتر شده تبش؟

بهتر شده خدا رو شکر. امروز دکترش گفت چیزی نیست و خود بخود خوب می شه
محراب و مليكا
5 مرداد 92 9:48
خاله قربونش بشه دوست عزیز مليكا در جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به وب دخترم بیاین ( آرشيو مطالب ) و لطف و مهربونی خودتونو از ما دریغ نکنید. كد 576 رو به 20008080200 پيامك كنيد . اگه قبلا از شماره خودتون راي دادين لطف كنيد از يه شماره ديگه برا دخترم بفرستيد . يه دنيا ممنون . من به راي شما نياز دارم . كمكم كنيد . http://mehrabmanezendege.niniweblog.com/
منتظر
5 مرداد 92 13:18
سلام
ایشالا خدا براتون نگهش داره...
به منم سری بزنید.
التماس دعا...


سلام خوش اومدید. به روی چشم.
الهام مامان آوینا
6 مرداد 92 13:51
فاطمه جون تو وبلاگ اوینا دومین ختم قران دسته جمعی برگزار کردیم دوست داشتی بیا و شرکت کن...


تقبل الله. اومدم
مامان طه
8 مرداد 92 13:01
9 ماهکی مبارک عزیزم

بروزما


سلام منم متقابلا نه ماهگی طه گلی رو تبریک می گم به مقدار فراوون.
مامان میثم وفاطمه
8 مرداد 92 15:33
اکه این پسررو خوردم نگید چرا ؟ چون یه دخترو یه پسر دیگه رو هم خوردم. اصولا تو کار خوردن بچه های ناز نازی هستم بوس برای محمد سجاد گلم


سلام دلمون تنگ شده بود براتون. چند روزه خیلی به فکرتون هستم. اون دوتا کیک خامه ای که واقعا هم خوردن دارن. کاش سهم مارو کنار گذاشته بودید.