مهمون ما
.: پسر عزیزم ، محمد سجاد تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 23 روز سن دارد :.
چند ماه قبل از تولد محمد سجاد به رغم مخالفت بابایی یه پرنده کوچولو خریدیدم که توی خونه کنار خودمون زندگی کنه.
به رغم مخالفت بابایی بود، چون بابا همیشه می گفت از دیدن پرنده توی قفس خیلی ناراحت میشه و این حس کم کم به منم منتقل شد.
در اولین مسافرت محمدسجاد به جهرم بود که پرنده رو بردیم و در دل طبیعت سرزمین مادریش آزادش کردیم.
و بعد از گذشت چند سال
امروز که محمدسجاد هوس کرده بود صبحانه شو توی بالکن بخوره، متوجه شدم که یه کبوتر به ما اعتماد کرده و توی بالکن خونمون برای خودش خونه درست کرده، و من چقدر از این اعتمادش خوشحال شدم. حالا ما توی خونمون یه پرنده داریم ولی نه از نوع دلتنگش بلکه یه پرنده آزاد و شاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی